من نمازم...

من بهين معشوق خلوتخانه اهل نيازم / نور چشم انبيا محبوب پيغمبر نمازم
رشته وصل خدايم مشعل راه هدايم / هم زبان اهل دردم هم ضمير اهل رازم
چشمه آب حياتم منبع صبر و ثباتم / آتش عشق درونم شعله سوز و گدازم
بوده از اول ستون دين احمد قامت من
اوليا بستند صف بر گفتن قد قامت من
پيشتر از آفرينش يار احمد بوده ام من / دُرّ ذكر لعل لبهاي محمد بوده ام من
اوليا را انبيا را اتقيا را اصفيا را / هديه ذات خداي حي سرمد بوده ام من
متقين و مومنين را بهترين ذكر الهي /. صالحين را خوشترين خلد مخلد بوده ام من
نور چشم حيدر و زهرا و پيغمبر منم من
آيه تنهي عن الفحشاء و المنكر منم من
گاه آدم را چراغ و چشم گوهر بار بودم / گاه بر نوح نبي در موج طوفان يار بودم
گاه با خيل ملك در آسمان پرواز كردم / گاه ابراهيم را گل در شرار نار بودم
گاه با عيسي بن مريم بر فراز چرخ بودم / گاه با موسي بن عمران تا سحر بيدار بودم
من نمازم بال پرواز بلند اهل دينم
كز ازل معراج مومن خوانده ختم المرسلينم
ارتباط بين عبد و خالق منّان منم من / مشعل روشنگر دين پرتو ايمان منم من
شمع بزم ليله الاسري گل محراب حيدر / لاله توحيد و خار ديده دشمن منم من
يار يوسف شالها در قعر چاه و كنج زندان / مونس يعقوب در تنهايي و هجران منم من
ناله و فرياد و سوز و شور و درد اهل رازم
من نمازم من نمازم من نمازم من نمازم
در دل غار حرا هر شب پيمبر بود با من / در كنار نخل ها تا صبح حيدر بود با من
نيمه هاي شب كه هر چشمي به خواب ناز بودی / بين محراب دعا زهراي اطهر بود با من
از شب عاشور تا هنگام صبح درد خيزش / عون و جعفر قاسم و عباس و اكبر بود با من
سجده ام جا بر جبين يوسف زهرا گرفته
انس با من در دل شب زينب كبري گرفته
من كه از تكبيره الاحرام تا ذكر سلامم / روز و شب نقل زبان هر رسول و هر امامم
سيد سجاد در خلوتگه شب حال كرده / با سلام و با قنوت و با قيامم
هر كه گيرد احترامم را كنم دائم دعايش / سخت مي گيرم به آنكس كو نگيرد احترامم
با وجود آنكه خود بيمار درد هر طبيبم
در ميان دوستان خويش تنها و غريبم
من كه بر گلزار جانها ميدهم عطر خدايي / از چه رو قومي ز غفلت مي كنند از من جدايي
تحفه معبود و محبوب القلوب عابدانم / ليك بودم مورد بي مهري و بي اعتنايي
آن شكسته پنج ركنم، اين نهاده زير پايم / آن شده بيگانه با من در كمال آشنايي
آن يكي خواب و خور خود را مقدم داند از من
روي گرداند خدا از هر كه روگرداند از من
من نمازم بهترين مهر قبولي هاي طاعت / روز محشر مي كنم از دوستان خود شفاعت
اي خوشا آنانكه ميخوانند در آغاز وقتم / خوبتر آنكو مرا بر پاي دارد با جماعت
هر كه آبادم كند گويم دعايش لحظه لحظه / هر كه ويرانم كند نفرين بر او ساعت به ساعت
هر كه با من نيست مهرش، هر كه از من نيست نورش
مي كند فردا خدا از چهارده معصوم دورش
من گرامي مهر پيشاني گلگون حسينم / من كنار قتلگه آغشته با خون حسينم
اولياي حق همه مرهون من بودند اما ... من، خدا داند خدا داند كه مرهون حسينم
با صلوه و با قيام و با قعود و با قنوتم / تا قيامت هر چه دارم عمر، مديون حسينم
خون ثاراللهيان از من كند امروز ياري
در مسير شام زينب كرده از من پاسداري
نيّتم ز آيينه دل رنگ عصيان مي زدايد / حمد و تكبيرم ز اهل معرفت دل مي ربايد
با ركوعم هر بزرگي قد كند پيش خدا خم / با سجودم هر عزيزي سر بخاك دوست مي سايد
پير عارف با قيامم شمع جان را مي فروزد / عبد سالك با قنوتم دست دل را مي گشايد
اي جوان، من با توام من باتو، تو با من باش با من
دوستدارم باش زيرا دوست مي دارم تو را من
مرتضي با چشم از خون بسته اش مي كرد يادم / فاطمه با پهلوي بشكسته اش مي كرد يادم
مجتبي مشتاق من مي بود من هم عاشق او / روز و شب با گرية پيوسته اش مي كرد يادم
قلب ثار الله پيش تير دشمن ها سپر شد / با تن مجروح از خون شسته اش ميكرد يادم
( ميثم ) ار خواهي خدا ياد تو باشد ياد من كن
خرم از گلبانگ تكبيرم درون خويشتن كن


موضوعات مرتبط: شعرودلنوشته
برچسب ها: شعر نماز , من نمازم

تاريخ : دوشنبه چهارم تیر ۱۳۹۷ | 23:59 | نویسنده : مرتضی قاسمی |

صلا زدند که برگ صبوح ساز کنید
به ساز مرغ سحر ترک خواب ناز کنید
می‌خمار شکن می‌دهند کز سرها
خمار چون شکن زلف یار باز کنید
سرود بدرقه‌ی کاروان شب خوانید
در ای قافله‌ی صبح پیشواز کنید
به ساز زهره، سماوات می‌دهد پیغام
که گوش دل به مناجات اهل راز کنید
وضو به چشمه‌ی صهبای صبحدم سازید
به سوی قبله‌ی میخوارگان نماز کنید
چو بلبلان بهاری به اهتزاز نسیم
هوای شور و نوایی به سوز و ساز کنید
یگانه راز و نیاز قبول اهل دل است
دو گانه‌ای که به درگاه بی‌نیاز کنید
سر نیاز فرود آورید و نذر قبول
به زیر قبه‌ی این بارگاه ناز کنید
نگین خاتم جم در نماز می‌بخشند
نظر به حلقه‌ی رندان پاکباز کنید
یگانه راز عروج مقام قرب اینست
که از گروه عزازیل احتزاز کنید
به زلف یار اگر دست یافت آه سحر
بسا که پرچم عزت به اهتزاز کنید
یکی است نغمه اگر زخمه‌ها به زیر و بم است
به پرده‌های حقیقت رهِ مجاز کنید
اگر به ساز دل شهریار گوش دهید
جهان پر از طرب و شور و شاهناز کنید 


برچسب ها: شعر شهریار , مناجات شهریار , شعر نماز

تاريخ : جمعه یازدهم فروردین ۱۳۹۶ | 1:2 | نویسنده : مرتضی قاسمی |
نرگسم یاسم نمازم
محفل راز ونیازم
بال پرواز ورسیدن
خوش ترین آهنگ سازم
چشمه سار عشق وهستی
موج دریاهای رازم
آشنای دردمندان
شیوه ی سوز وگدازم
همسفر با رهنوردان
توشه ی راه درازم
صیقل جان صیقل روح

من نمازم من نمازم


برچسب ها: دل نوشته , من نمازم , شعر نماز

تاريخ : پنجشنبه دهم فروردین ۱۳۹۶ | 17:52 | نویسنده : مرتضی قاسمی |

شعر زیبا درباره نماز

 

سبب قرب داور است نماز*****فرق مومن ز کافر است نماز
در میان خدا و مخلوقش*****ارتباطی مکرر است نماز
بهترین فرصت سخن گفتن*****با خداوند اکبر است نماز
شیاد حق نیست بهتر از این کار*****از عبادات برتر است نماز
مسلمین را ز مبدا و ز معاد*****روز و شب یادآور است نماز
طاعتی نیست بی نماز قبول*****روح طاعات دیگرست نماز
جسم و جان عقل و رای انسان را*****بسوی خیر رهبر است نماز
سپر آتش است روزه ولی*****ناجی روز محشر است نماز
نردبان تعالی مومن*****در مهمات سنگر است نماز
هم تسلای خاطر مسکین*****هم قرار توانگر است نماز
مجری حکم امر بر معروف*****عامل نهی منکر است نماز
طاعتی با چنین اهمیت*****که از اینهم مهمتر است نماز
بی ولای علی نبخشد سود*****که علی جان و پیکر است نماز
مهر آل علی است روح صلوه*****بر محمد و آل او صلوات


برچسب ها: شعر نماز , روح صلاة , در وصف نماز

تاريخ : پنجشنبه دهم فروردین ۱۳۹۶ | 17:35 | نویسنده : مرتضی قاسمی |