
فصل اول: خاطرات مربوط به وضوي شهيدان 1- مسعود احمدي نسب: زمستان 52 را فراموش نميكنم. هوا خيلي سرد و يخبندان بود. رفته بوديم تهران كه سري به پدر بزرگش بزنيم. صداي اذان صبح كه از مسجد محل به گوش رسيد، مسعود احمدي نسب كه آن وقت يازده سال داشت برخاست و از آبي كه يخ زده بود براي وضو استفاده كرد. پدربزرگ او كه شاهد اين صحنه با شكوه بود خوشحال شد و گفت:خدا را شكر كه در اين روزها ميبينم نوههايم مذهبي و اهل نماز و دعا هستند. |
موضوعات مرتبط: نماز و شهدا
برچسب ها: نماز و شهدا , خاطرات نماز
ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه یکم فروردین ۱۳۹۶ | 17:2 | نویسنده : مرتضی قاسمی |
.: Weblog Themes By Pichak :.